English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9202 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
externals U برونی
objectives U برونی
objective U برونی
outside U برونی
outsides U برونی
external sense U حس برونی
extrinsic U برونی
exoterical U برونی
exogenous U برونی
external U برونی
exosmosis U حلول برونی
veranda U ایوان برونی
external pressure U فشار برونی
external reward U پاداش برونی
extrinsic reward U پاداش برونی
extrapolations U براورد برونی
extrapolation U براورد برونی
external table U جدول برونی
verandahs U ایوان برونی
scarf skin U پوست برونی
verandas U ایوان برونی
external inhibition U بازداری برونی
external function U تابع برونی
external command U فرمان برونی
epizoon U انگل برونی
external phase U فاز برونی
exogenous event U رویداد برونی
external validity U اعتبار برونی
externalization U برونی کردن
outer connection U پیوند برونی
outboard engine U موتور برونی
objective reality U واقعیت برونی
periderm U پوست برونی
neurilemma or lema U پوشش برونی پی
springing of extrados U پاطاق برونی
epidermis U پوست برونی
pod U پوست برونی
airlocks U صندوقهی برونی
exteroceptor U گیرنده برونی
phlogosis U اماس برونی
extrinsic motivation U انگیزش برونی
extroversion U رویش برونی
pods U پوست برونی
extroverts U دارای رویش برونی
exo skeleton U استخوان بندی برونی
extrovert U دارای رویش برونی
outward things U جهان برونی یا فاهر
outward application U استعمال برونی یا خارجی
external hard disk U دیسک سخت برونی
nearside lane U خط یکم یا راه برونی
exoterics U تعلیمات برونی یاعمومی
epidermic U مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermal U مربوط به پوست برونی بشرهای
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
alure U گذرگاه
alura U گذرگاه
ailure U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
crossing U گذرگاه
pathway U گذرگاه
pathways U گذرگاه
allure U گذرگاه
passage U گذرگاه
run way U گذرگاه
passage way U گذرگاه
gang way U گذرگاه
passageway U گذرگاه
pass U گذرگاه
paths U گذرگاه
path U گذرگاه
gateways U گذرگاه
gateway U گذرگاه
bussing U گذرگاه
busses U گذرگاه
bussed U گذرگاه
passed U گذرگاه
defiled U گذرگاه
passageways U گذرگاه
causeway U گذرگاه
causeways U گذرگاه
passes U گذرگاه
road U گذرگاه
roads U گذرگاه
defile U گذرگاه
busing U گذرگاه
ferried U گذرگاه
ferries U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
bus U گذرگاه
defiling U گذرگاه
bypass U گذرگاه
ferry U گذرگاه
buses U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
bused U گذرگاه
passages U گذرگاه
defiles U گذرگاه
arcade U گذرگاه طاقدار
aisle U گذرگاه طولی
traject U عبور گذرگاه
channel U گذرگاه ابی
system bus U گذرگاه سیستم
shaft tunnel U گذرگاه محور
shaft tunnel U گذرگاه شفت
nerve path U گذرگاه عصبی
motor path U گذرگاه حرکتی
internal bus U گذرگاه داخلی
fishway U گذرگاه ماهی
level crossing U گذرگاه همکف
level crossings U گذرگاه همکف
storm lane U گذرگاه طوفان
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
channeled U گذرگاه ابی
channeling U گذرگاه ابی
channelled U گذرگاه ابی
by pass U گذرگاه فرعی
bus system U سیستم گذرگاه
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
bus driver U محرک گذرگاه
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
beach exit U گذرگاه ساحلی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
archways U گذرگاه طاقدار
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
cart crossing U گذرگاه ارابه
channels U گذرگاه ابی
gangway U راهرو گذرگاه
gangways U راهرو گذرگاه
exhaust passage U گذرگاه خروجی
narrows U گذرگاه تنگ
archway U گذرگاه طاقدار
data bus U گذرگاه داده
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
control bus U گذرگاه کنترل
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
absorption U [گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
tubal U وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
Recent search history Forum search
0یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com